کج خلقی کودکان و نحوه مدیریت آن در فرزندپروری
کج خلقیهای وحشتناک بچهها یکی از ناخوشایندترین بخشهای فرزندپروری است. بسیاری از والدین یاد گرفتهاند که تنها یک روش برای پاسخ به این کج خلقیها وجود دارد و آن هم نادیده گرفتن و بیاعتنایی است. اما دانش جدید در مورد کج خلقیها چه میگوید؟ در این مقاله، به بررسی انواع کج خلقی و روشهای مقابله با آنها پرداختهایم.
دو نوع کج خلقی در کودکان: کج خلقی طبقه بالا و طبقه پایین مغز
کج خلقی در کودکان به دو نوع اصلی تقسیم میشود: کج خلقی از طبقه بالا مغز و کج خلقی از طبقه پایین مغز. درک تفاوت این دو نوع کج خلقی میتواند به والدین کمک کند تا به شیوه مؤثری به نیازهای عاطفی فرزندشان پاسخ دهند.
1. کج خلقی از طبقه بالا مغز
کج خلقی از طبقه بالا مغز زمانی رخ میدهد که کودک به طور آگاهانه تصمیم به طغیان و مخالفت میگیرد. در این حالت، کودک در تلاش است تا با رفتارهایی مانند فریاد زدن، خود را به زمین انداختن یا ایجاد ترس و عصبانیت در والدین، اهداف خود را برآورده کند. اگرچه به نظر میرسد کودک کنترل خود را از دست داده است، ولی در واقع او به خوبی میداند که از یک استراتژی بازیگری برای رسیدن به خواستههای خود استفاده میکند.
برای مثال، اگر فرزند شما به طور عمدی برای خرید یک کفش کج خلقی میکند، شما میتوانید به آرامی توضیح دهید: “من میفهمم که تو خیلی هیجانزدهای، اما من این رفتار را نمیپسندم. اگر این رفتار را ادامه دهی، کفش را نخواهی داشت و برنامه بازی بعد از ظهر هم لغو خواهد شد، چون نشان میدهی که نمیتوانی خودت را کنترل کنی.”
اگر کودک کج خلقی را متوقف نکرد، شما باید به حرف خود عمل کنید تا او متوجه شود که حرفهای شما واقعی است و تهدید نیست. این کار به فرزند شما کمک میکند که بیاموزد کنترل تکانههای خود را تمرین کند و یاد بگیرد که گفتوگوی محترمانه و صبر برای او مفید است.
2. کج خلقی از طبقه پایین مغز
کج خلقی از طبقه پایین مغز زمانی رخ میدهد که کودک به قدری عصبانی یا ناراحت میشود که دیگر قادر به استفاده از مغز طبقه بالا نیست. در این حالت، کودک نمیتواند بدن یا احساسات خود را کنترل کرده و مهارتهای تفکر پیچیده مانند حل مسئله یا درک احساسات دیگران را به کار گیرد. در این لحظه، بخشهای پایین مغز مانند بادامه بر مغز طبقه بالا غلبه کرده و کودک قادر به پردازش هیچگونه اطلاعاتی نیست.
در این شرایط، والدین باید با استفاده از روشهای آرامبخش مانند بغل کردن کودک و صحبت با صدای آرام او را تسکین دهند. زمانی که کودک در وضعیت پذیرش قرار گرفت، شما میتوانید در مورد رفتار مطلوب و نامطلوب و پیامدهای آن صحبت کنید.
مثالهایی از کج خلقی طبقه پایین مغز
اگر کودک شما در حین شستن سرش شروع به فریاد زدن و تلاش برای فرار از دست شما کند، بهتر است او را در آغوش بگیرید و آرامش دهید. سپس زمانی که کودک آماده پذیرش است، میتوانید توضیح دهید: “این درست نیست که وقتی عصبانی هستی، کسی را بزنی. میتوانی از کلمات استفاده کنی و بگویی ‘من این را دوست ندارم’.”
نقش والدین در مدیریت کج خلقیهای کودکان
والدین باید بدانند که چه زمانی باید مرزهای مشخصی برای رفتار فرزند خود تعیین کنند و چه زمانی باید دلسوزی و مراقبت بیشتری نشان دهند تا مغز طبقه بالا فعال شود و کودک بتواند رفتار خود را کنترل کند. با درک علت کج خلقیها، چه از طبقه بالا و چه از طبقه پایین مغز، والدین میتوانند پاسخهای مؤثرتری ارائه دهند و به رشد عاطفی و اجتماعی کودک کمک کنند.
نتیجهگیری: پرورش مهارتهای عاطفی در کودکان
درک انواع کج خلقی در کودکان و روشهای مؤثر مقابله با آنها برای والدین ضروری است. با تشخیص کج خلقیهای طبقه بالا و طبقه پایین مغز، والدین میتوانند در زمان مناسب واکنش مناسب را نشان دهند و به کودکان کمک کنند تا مهارتهای خودکنترلی و عاطفی را بهتر توسعه دهند.
اگر شما نیز در مدیریت کج خلقی و هیجانات فرزندتان دچار مشکل هستید، مشاورههای حرفهای میتوانند بسیار مفید باشند. مرکز مشاوره خانواده امن با ارائه خدمات مشاوره روانشناسی، به والدین کمک میکند تا با روشهای مؤثرتر و علمی، نیازهای هیجانی و رفتاری فرزند خود را مدیریت کنند و محیطی سالم برای رشد او فراهم آورند.