ضرورت آموزش تربیت جنسی به والدین:
ضرورتی نمیبینیم که بگوییم آموزش تربیت جنسی چقدر مهم است. امروزه کودکان توسط پیامهای جنسی فیلمها، تبلیغات، برنامهها و نمایشهای تلوزیونی، اینترنت و حتی اخبار شبانگاهی بمباران میشوند. تعلیم و تربیت جنسی به کودکان نگاه درست میدهد، پیامهای گیج کننده جنسی را برای آنها مفهوم میکند و به انها کمک میکند رفتار جنسی خود را بپذیرند.
آموزش جنسی یکی از موضوعهای مهم در حوزه تربیت است و در چگونگی شکلگیری شخصیت انسان نقش مهمی داشته، بر افکار، عواطف و رفتارهای انسان تاثیرگذار است.
مفهوم تعلیم و تربیت جنسی:
تعلیم و تربیت جنسی در مفهوم کلی خود یعنی انتقال نگرشها، ارزشها، و احساسات مرتبط به مرد یا زنبودن و آموزش انسانها در ارتباط با اعضا و کارکردهای بدن. باید به کودکان مهارتهایی بیاموزیم تا به کمک آن مهارتها بتوانند تصمیمات خوبی در مورد میل جنسی خود بگیرند و موقعیتهای خطرناک و موقعیتهایی را که در آنها احتمال سوء استفاده جنسی وجود دارد، تشخیص بدهند و از این موقعیتها خارج شوند.
پدرو مادرها کی در مورد تربیت جنسی با فرزندانشان صحبت میکنند؟
اگرچه پدر مادرها تا قبل از مقطع پیش دبستانی یا سالهای نخست دبستان با فرزندشان در مورد میل و ارتباط جنسی حرف نمیزنند ولی تعلیم و تربیت جنسی بچهها عملا از بدو تولد شروع میشود.
بنابراین بهتر است آن را فرایندی بدانیم که یک عمر طول میکشد. کودکان از زمانی با میل جنسی و مسائل جنسی آشنا میشوند که والدین، در قالب مراقبت از آنها (مثلا در قالب شیردادن با پستان، عوضکردن پوشک، حمامکردن و رفتار مشابه)، احساس خود درباره اندامهای بدن را بروز میدهند.
وقتی طفل اکتشاف جنسی خود را شروع میکند، پدر و مادر با واکنشهای خود، پیامهای مثبت و منفی مشخصی در مورد اکتشاف کودک به او میدهند. این ارتباط غیر کلامی آغازین، ارزشها و نگرشهای جنسی کودک را بعدا تاثیر مهمی بر رفتار او میگذارند، رقم می زند.
در مقطع پیشدبستانی، پدر و مادر مهمترین مربیان جنسی کودک هستند هر چند ظاهرا اطلاعات جنسی به کودک نمیدهند، بنابراین، اطلاعات جنسی کودکان و ارزشهای آنان در رابطه با میل جنس، با اطلاعاتی که والدین به آنها میدهند رابطه نزدیکی دارد. ولی بسیاری از پدر مادرها دوست ندارند در مورد مسائل جنسی با فرزند خود حرف بزنند.
به همین دلیل عمدتا تمام زوایای میل و ارتباط جنسی را برای فرزندان خود باز نمیکنند. آنها معمولا در مورد حاملگی و زایمان با فرزندان خود حرف میزنند ولی مقاربت، بیماریهای مقاربتی، راههای پیشگیری از بارداری یا سوء استفاده جنسی را پیش نمیکشند- همان موضوعاتی که کودکان، به ویژه نوجوانان باید در مورد آنها اطلاعات دریافت کنند.
چون پدر مادرها عمدتا در مورد مسائل جنسی به فرزندان خود اطلاعات کافی نمیدهند، بچهها اطلاعات همسالان و رسانههای جمعی را ملاک قرار میدهند که متاسفانه معمولا غلط و گیج کنندهاند و حتی به درک کودکان از خودشان لطمه میزنند. این همان دلیلی است که والدین باید آموزش تربیت جنسی را جدی بگیرند.
والدین چگونه چگونه باید سر صحبت در مورد مسایل جنسی را با فرزندانشان باز کنند؟
کودکان معمولا سر حرف در مورد مسائل جنسی را باز نمیکنند. به همین دلیل پدر مادرها باید از رفتار کودکان بفهمند که (آماده) دریافت اطلاعات جنسی هستند یا خیر. جواب دادن به سئوالات کودکان و واکنش نشاندادن به رفتارهای جنسی آنها به نحو مقتضی و بدون قضاوت، میل کودکان به کنجکاوی جنسی را ارضاء کرده و نیاز آنها به آزمایشگری جنسی را کم میکند وانگهی، دریافت اطلاعات جنسی با تعویق رفتارهای جنسی نوجوانان و انجام رفتارهای جنسی مسئولانهتر در وقت مقتضی، رابطه دارد.
پدر مادرها و روانشناسان بالینی با آگاهی از رشد جنسی بهنجار و آموزش تربیت جنسی میتوانند بگویند کودک در طول رشد به کدام اطلاعات نیاز دارد و بهترین پاسخ را به رفتار جنسی او بدهند،
رایان میگوید، تمام رفتارهای جنسی کودکان، به ویژه رفتارهای ظاهرا انحرافی کودکان، پاسخ بزرگسالان را میطلبند. چون کودکان چشم به راهنمایی بزرگسالان دوختهاند، پاسخ بزرگسالان به رفتارهای جنسی کودکان از نظر کودکان حکم تایید و پذیرش را به خود میگیرد.
رایان در تشریح اهداف تعلیم و تربیت جنسی کودکان میگوید، باید به کودکان یاد بدهیم :
1) مسائل جنسی خود را راحت بیان کنند.
2)نیازهای دیگران را تشخیص بدهند و به آنها همدلانه پاسخ بدهند.
3) مسئولیت رفتار خود را بپذیرند.
راه تحقق این اهداف نیز توصیف رفتارهای کودکان بدون قضاوتگری و بیان تاثیر رفتارهای کودک بر احساسات دیگران و تشویق کودکان به کنترل رفتارشان در آینده است
آیا بین کودکان در مورد درک از مسایل جنسی تفاوتی هست؟
در برنامههای گروهی تعلیم و تربیت جنسی کودکان باید تفاوتهای شناختی کودکان را نیز در نظر بگیریم، برای مثال، در برنامههای پیشگیری از سوءاستفاده جنسی مخصوص پیش دبستانیها باید به کمک روشهای مشارکتی(مثلا به کمک نقش بازیکردن، الگو برداری، تمرین هدایت شده و تقویت مثبت)مهارتهای رفتاری لازم را به آنان تعلیم بدهیم .
هویت جنسیتی و نقشآموزی جنسیتی بدین معناست که اغلب کودکان به هویت جنسی، یعنی تصویر روشن از خود به عنوان مرد یا زن دست مییابند. اما در اغلب فرهنگها، تمایز بیولوژیکی، زیستی بین زن و مرد به صورت شبکهی گستردهیی از باورها و آیینهایی نمایان میشود که تقریبا تمامی حیطههای فعالیت انسان را زیر نفوذ خود دارند.
تعریف رفتار صحیح اجتماعی، نقشها و خصوصیات شخصیتی در فرهنگهای گوناگون متفاوت است و ممکن است با گذشت زمان در فرهنگ معینی نیز این جوانب تغییر کند. درهر حال، هر فرهنگ، صرف نظر از تعریف خاصی که از جنسیت دارد. میکوشد کودکان نوپای پسر یا دختر را به بزرگسالانی با نقش «مردانه» یا «زنانه» مبدل سازد.
واژه نقشآموزی جنسیتی به کسب آن دسته از رفتارها و ویژگیهایی که فرهنگ جامعه معینی برای زنان و مردان خود مناسب میداند، اطلاق میشود. توجه کنید که نقشآموزی جنسیتی و هویت جنسیتی دو چیز متفاوتند. دختر خانمی ممکن است خود را به عنوان زن پذیزفته باشد، اما نه رفتارهای جامعهپسند داشته باشد و نه از همه رفتارهایی که مردانه تلقی میشوند اجتناب ورزد.
پس بیائید آموزش تربیت جنسی به فرزندانمان را جدی بگیریم چون نقش بسزایی در نحوهی رشد و نمو فرزندمان دارد. ما در مرکز مشاوره خانواده امن کنار شما هستیم برای آگاهی بخشی به خانواده و فرزندان شما.
نویسنده: زهرا میرشجاعی، مشاور خانواده